در اینجا سوال اصلی که در ذهن نقش می بندد این است که آیا واقعا این خواهش های جنسی زن تا این حد سیری ناپذیر است؟ این که میل جنسی زن چیست و چگونه خود را نشان می دهد، بحثی مفصل است که در گفتار ما نمی گنجد و آن را به مقالات بعد موکول می کنیم . تنها ذکر این نکته لازم است که زن بخاطر ساختار عضو تناسلی اش و نقاط حساس آن (و نیزبه دلایل دیگر)، قادر است حس های جنسی بسیار قوی را تجربه کند.اما به دلیل عدم تقارنی که در زمینه ی جنسی با مرد دارد، بیشتر در معرض احساس محرومیت است.”عدم تطابق زمانی” که می تواند بین ارگاسم (اوج لذت جنسی) زن و مرد وجود داشته باشد می تواند عاملی باشد که مانع رسیدن زن به اوج لذت جنسی شود و همانگونه که نیاکان مانیز پی برده بودند، بیدار شدن و ارضا شدن میل جنسی در زن، به دلیل متفاوت بودن و دیررس بودنش نسبت به میل جنسی مرد، می تواند در رابطه کشف نشده باقی بماند.
میل جنسی و ترس
یکی از موانع لذت جنسی ترس است. ترس به نوعی می تواند “میل” را در انسان به اعماق وجودش سوق دهد
- ترس از گناه
همان طور که گفتیم در بسیاری از فرهنگ ها، عشق جنسی رابه عنوان گناه تلقی می کنند.این مسئله باعث شده است که بسیاری از افراد، “میل جنسی” و “لذت جنسی “را با گناهکار بودن برابر قرار می دهند.”سکوتی” که در بسیاری از خانواده ها در قبال مسائل جنسی وجود دارد، کافی است که ذهن فرزندان از آن تابویی بزرگ بسازد.در این خانواده ها، بچه ها خیلی زود در می یابند که نه تنها سوال کردن در این زمینه ها ممنوع است، بلکه کوچکترین حرکتی که به نوعی با سکسوآلیته در ارتباط باشد نیز شدیدا وقیح است.
حتی اگر در حوزه ی ذهنی باشد: خواب دیدن ، میل داشتن، نگاه کردن، بدن خود را نوازش کردن …اگر هم کلامی در این ارتباط بیان شود با ارزش گذاری های منفی همراه است.:”زشت است”، “منفور است”…تمام اینها در این جهت که تصویر شنیعی از امیال جنسی داده شود.( به عنوان نمونه مشاهده می کنیم تا زمانی نه چندان دور دراروپا، احساس گناه شدیدی در قبال امیال جنسی به افراد اعمال می شد و از متدهای گوناگونی برای سرکوب میل جنسی در نوجوانان استفاده می کردند(خصوصا در قرن 18 و 19) .
مثلا برای اینکه نوجوان در رختخواب و حتی در خواب دست به خودارضایی نزند، از روشهایی مثل: حبس کردن دست ها در کیسه، بستن دست ها در هنگام خواب و ازهمه وحشتناک تر، نسب حلقه ای فلزی به آلت تناسلی پسرها در هنگام خواب، استفاده می کردند.این حلقه ها از داخل دارای تیغه های سوزن مانندی بودند که چنانچه در خواب نیزبه نوجوان حالت تحریک جنسی دست می داد، تماس پوست آلت با تیغه های حلقه، باعث ایجاد دردی شدید و پایان دادن به این “میل منفور” بود.)
باید بگوییم ، با مرور زمان، کودک ونوجوان این تابو هارا درونی می کنند.این تابو ها، به نوعی میل رابه زنجیر می کشند و باعث می شوند طبیعی ترین حس انسان یا سرکوب شود و یا حضورشان فرد را در وحشت واز خود بیزاری غوطه ور کند .در حقیقت درونی کردن این تابو ها، می تواند اختلالات مهمی در میل جنسی و نیز رسیدن به لذت جنسی ایجاد کند. به عنوان مثال، فرد به محض قرار گرفتن در رابطه، دچار ترس های شدید می شود. ترس هایی که او را از داشتن یک رابطه جنسی ارضا کننده محروم می کنند و یا هر بار که فرد تصمیم به برقراری رابطه ی جنسی بگیرد افکار مزاحم، چیزهای دیگری را جایگزین میل جنسی فرد می کنند.(”الان موقع مناسب نیست، کلی کار دارم، ظرف های کثیف مونده یا باید برم فاکتورها رو بدم”)
یکی از پدیده هایی که بعنوان نمونه در بعضی از مردها سکس را با اضطراب زیاد همراه می کند، این است که بطور ناخود آگاه ارتباط با هر زنی برایشان تداعی رابطه با مادرشان است. این که مرد، زن را تنها به عنوان “جایگزین مادرش” تلقی کند، باعث می شود که در هنگام برقراری رابطه ی جنسی، اضطراب های شدیدی را در حوزه ی آگاه ذهنش تجربه کند. زیرا این رابطه در نا خودآگاهش تصویری از “همخوابگی با مادرش” را دارد. بخاطر همین است که گروهی از مردان که وابستگی شدیدی به مادرانشان دارند، در هنگام شروع رابطه با یک زن دچار ترس های شدیدی می شوند و این ترس ها به نوعی بر میل جنسی آن ها به آن زن تاثیر می گذارد و حتی می تواند باعث تجربه ی ناتوانی جنسی در فرد شود. در خیلی از این موارد، برای حل مشکل ، باید به اعماق و ریشه های آن پرداخت و در همین جهت، گاهی “روان درمانی”، الزامی می شود.
- ترس زاییده از تجربیات منفی
از عوامل دیگری که می تواند در فرد ترس های عمیق در رابطه با کشش های جنسی ایجاد کند، تجربه های وحشتبار جنسی دردوران کودکی است. تجاوز های جنسی به فرد در سنین پایین، می تواند در او احساس تنفر عمیقی نسبت به امیال جنسی ایجاد کنند . زیرا برای فرد میل جنسی، تداعی گر حس شرم و تحقیر و وحشت می شود.
یکی از عوامل دیگر ترس از نزدیکی جنسی، اولین تجربه ی جنسی می تواند باشد.این مسئله، خصوصا در زن ها و در کشورهای سنتی که حتی روز و ساعت اولین رابطه ی جنسی، از پیش تعیین شده است به چشم می خورد. عدم آگاهی مرد به چگونگی بر انگیختن و ارضای امیال جنسی او ونیز نا آشنا بودن خود زن به امیال جنسی اش، در خیلی از موارد، این تجربه را برای زن به تجربه ای دردناک و مشمئز کننده تبدیل می کند.
- ترس از لذت
هر چند این تیتر ممکن است در نظر اول به نظرمان غریب بیاید، زیرا به نظر می رسد که جذابیت لذت برای ما بحدی است که قاعدتا ترس را در همان اول باید متلاشی کند. ولی متاسفانه این ترس، جزو ترس هایی است که می تواند میل جنسی را در چنگال خود اسیر کند.در حقیقت، تجربه ی لذت جنسی، تجربه ایست که وقتی نهایت فرد رادر بر می گیرد، می تواند برای افرادی که دوست دارند همه چیزشان در کنترل فکر و منطق باشد، وحشت غریبی ایجاد کند.زیرا برای این افراد، غرق شدن در لذت برابر است با “بچه گانه “عمل کردن.
یکی از بیم های این افراد این است که با رها شدن در لذت، تصویر مضحکی از خود به فرد مقابل ارائه دهند. زیرا غرق شدن در لذت می تواند عکس العمل های فرد را از کادری که خودش و دیگری از او در ذهن دارند خارج کند و جنبه ی دیگری از او را به نمایش بگذارد.مثلا اگر فردی باشد که عادت نداشته باشد احساساتش را در حرکات بدنش ، در صدایش و نگاهش بروز دهد، تجربه ی لذت را به عنوان خطری برای تصویری که از خود دارد و نیز تصویری که سعی دارد از خود به هم بسترش دهد، تلقی کند و نهایتا ترس از اینکه بروز این تجربه در ارتباطی که با فرد مقابل دارد تاثیر بگذارد.شاید بگویید خوب چه از این بهتر! اما مشکل این است که در خیلی روابط، نگه داشتن فاصله با دیگری، عملکرد های خاص خودش را دارد و از دست رفتن این فاصله برای بعضی آدم ها گران تمام می شود.فرد حتی می تواند با وجود لذتی که از رها شدن در نوازش های دیگری حاصلش می شود، در مقابل این میل مقاومت کند و آن به این علت که در زوجشان همیشه اوست که همه چیز را در دست می گیرد و کنترل می کند.
در اینجا بجاست کمی نیز از” ترس از صمیمیت” سخن بگوییم.
- ترس از صمیمیت
گفتیم “نگه داشتن فاصله ی عاطفی”، جزو مکانیسم های دفاعی بعضی از اشخاص است. صمیمیت عاطفی بین یک زوج، تنها به در آغوش هم خفتن و یا گفتن جمله های احساسی و جنسی خلاصه نمی شود.صمیمیت، دیگری را به عمق درون خود راه دادن را نیز شامل می شود. با اینکه احساس خوبی می تواند باشد ولی ریسک” بدفهمی”، “احساس کوچک شدن کردن” از جانب طرف مقابل را نیز به دنبال داشته باشد. به این دلیل و دلایل دیگر که در بحث ما نمی گنجد، در بعضی افراد رابطه ی صمیمی به منزله ی تجاوز به حریم شخصی شان است و چون رابطه ی جنسی به نوعی می تواند در خود شخص و یا در شخص مقابل، انتظار صمیمیت بوجود آورد، پس برای فرد به گونه ای به عنوان تهاجم نیروهای بیگانه به سرزمین درون تلقی می شود.
اگر در عواملی که در بالا ذکر کردیم توجه کنیم، متوجه می شویم که” رابطه”، یکی از فاکتورهای مهمی است که در ایجاد “ترس از میل جنسی” نقش دارد. به همین دلیل لازم می دانیم در مورد چگونگی تاثیر این دو بر هم، نکاتی را بیان کنیم.
میل جنسی و رابطه
یکی از تفاوت های عمده ی انسان با حیوانات در زمینه ی جنسی این است که امیال جنسی انسان از بعد غریزی شان بسیار فراتر می روند. از عواملی که برامیال جنسی انسان تاثیر فراوان دارد، رابطه های انسانی با تمام پیچ و خم هایش است.کیفیت و چگونگی رابطه عاطفی و روحی دو نفر، عامل تعیین کننده ای در ارتباط جنسی آن ها می باشد.
امیال جنسی ما وقتی در رابطه با دیگری قرار می گیرند، با بسیاری عوامل دیگر ترکیب می شوند.ما، پیام هایی که در زندگی روزمره نمی توانیم به شخص مقابل انتقال دهیم، با امیالمان ترکیب می کنیم. به این معنی که رابطه جنسی برایمان تنها وسیله ای برای ارضای امیال نمی شود، بلکه می تواند ابزاری شود که به وسیله ی آن با زبان گاهی “غیر کلامی ” حرف های ناگفته مان را با دیگری در میان بگذاریم. و یا حتی خشم ها و عصبانیت ها و نارضایتی هایی که در ابعاد دیگر از شخص مقابل داریم، به روابط جنسی انتقال دهیم. میل به تحقیر ویا سرزنش دیگری نیز در رابطه جنسی می تواند انعکاس پیدا کند.خصوصا زمانی که استفاده از ” زبان ” و “حرف زدن “برای مطرح کردن مشکلات و دلخوری ها، کنار گذاشته شود، سکس به عنوان حوزه ای که درآن دو فرد بطورتنگاتنگ با هم در ارتباط هستند، تبدیل به فضایی ” مناسب ” (یا بهتر است بگوییم نامناسب!) برای “گفتگوهای های غیر زبانی” می شود
نوع رابطه ای که طرفین در زندگی روزمره با هم دارند، می تواند دربستر زناشویی ادامه پیدا کند.مثلا اگر زوج دچار مشکل” بازی قدرت” در رابطه شان باشند، حضور این پدیده در میل جنسی و در کیفیت معاشقه شان امکان دارد ایجاد اختلالاتی کند.
میل جنسی در انسان، نیاز به شکوفایی رابطه در ابعاد روحی- عاطفی اش دارد و بطور متقابل، میل جنسی به دیگری، جزو پایه های یک رابطه ی شکوفا و صمیمی در زندگی زناشویی است.این دو عامل نه تنها در رابطه ی دو طرف مهم هستند، بلکه تاثیر بسزایی نیز در اعتماد به نفس و تصویری که فرد از خود و دیگری دارد می گذارد.
در هر صورت واقعیت زیر انکار ناپذیر است:
مشکل بتوان به کسی که به عنوان فرد برای ما ارزش قائل نیست، میل جنسی داشت.
بر خلاف چیزی که خیلی از ما تصور می کنیم، در روابط طولانی مدت، عشق و یا حتی کشش جنسی بین دو نفر برای برقراری یک رابطه جنسی ارضا کننده، کافی نمی باشد. می بینیم که سیستم روانی و ارتباطی بشر، بدلیل پیچیدگی هایش، می تواند بطور مثبت و یا منفی بر “میل جنسی”، تاثیر بگذارد.
تعمق در رابطه و نیز ترس های خودآگاه و ناخودآگاهمان، می تواند قدم مثبتی باشد برای اینکه با خواهش های جنسی خود مستقیم تر ارتباط برقرار کنیم.
منبع : سایت پزشکان